تلگراف توسط فردی ایتالیایی در 1774 اختراع شد.در ابتدا به تعداد حروف الفبا سیم داشت و برای مسافت طولانی کارآیی نداشت . اما با الکترومغناطیس این مشکل هم رفع شد و یک آلمانی به نام کارل اشتنهایل تلگراف با یک سیم را درست کرد .وبعد از آن مورس دستگاهش (به نام خودش) ساخت . و اولین خط ارتباطی بین قاره ای ایجاد شد.(بین انگلیس و آمریکای شمالی -سال 1866)
تلگراف هم یک فرستنده و گیرنده دارد. در فرستنده کلیدی برای قطع و وصل جریان الکتریسته وجود دارد که جریان را به آهن ربای گیرنده می فرستد.علایمی که توسط گیرنده روی نواری ثبت می شودشامل نقاط و خطوط هستند که خط ها با نگه داشتن اتصال برای مدت بیشتر (بجای یک اتصال آنی) ایجاد می شود.و این علایم همان الفبای مورس می باشند.
به انیمیشن زیر دقت کنید :
تکنولوژی های متفاوتی برای تشخیص و تبدیل لمس صفحه نمایش و عکس العمل مناسب توسط پردازنده دستگاه بوجود آمده است.
تکنولوژی های مبتنی بر خازن ، مقاومت ، امواج ، نور،و مادون قرمز برای این کار استفاده شده است.
در نوع خازنی بر اساس اختلاف پتانسیل اندازه گیری شده توسط سنسور تشخیص داده می شود.چون جریان از قبل وجود دارد و با دست که رسانا است این جریان تغییر خواهد کرد.تماس دست بدون پوشش در اینجا لازم است و یا وسیله ای که این ارتباط را برقرار سازد.(بین دست و صفحه). مثل صفحه آیفون.
در نوع مقاومتی اتصال بین دو رسانا را برقرار می سازیم که با هم در تماس نیستند.اطلاعات این تماس مورد پردازش قرار می گیرد. این صفحات با هر شئ کار می کنند . اما چون چند لایه اند شفاف نیستند.
در روش امواج (امواج اکوستیک) نیز محاسباتی برای بازتابش امواج توسط شئ که به صفحه برخورد کرده انجام می گیرد.اواج از قبل بر صفحه انتشار داشته اند.
و در روش نوری نیز همین اتفاق می افتد اما در اینجا شکست هایی که در نور تابانده شده ایجاد می گردد محاسبه می گردد .(امواج مادون قرمز)
در روش مادون قرمز مثل روش قبل مادون قرمز داریم اما در کل سطح و پراکنده نیست و در مختصات مشخص و از اطراف اضلاع صفحه انتشار امواج داریم. قطع مختصات توسط شئ باعث قطع ارتباط منبع دریافت کننده مادون قرمز شده و محاسبات بر اساس آن مختصات تشخیص داده شده انجام می گیرد.
در دو روش آخر وابستگی تکنولوژی به صفحه حذف شده و تصاویر با کیقیت انتقال می باند. (دو روش آخر در واقع در یک دسته قرار می گیرند.) به تر تیب زیر.
اینکه تابش نور خورشید به یک سطح باعث حرکت ااکترون ها بشود باعث ایجاد جریان الکتریکی شده وبرق تولید می شود. سلول خورشیدی مانند یک منبع تامین برق و با استفاده از همین راهکار ساخته شده است. جنس مخصوصی که تحت تاثیر نور خورشید بتواند انرژی نوری خورشید را به برق تبدیل کند. مانند کریستال های سیلیکونی که با تابش خورشید به آن الکترون هایش بجای جنبش به حرکت در می آیند(البته در دو لایه با ساختار متفاوت که اختلاف برای ایجاد جریان را برقرار سازد.).البته این تمام ماجرا نیست و استفاده از مبدل ها(تبدیل ولتاژ مستقیم به متناوب) و باطری برای ذخیره سازی هم برای استفاده از این انرژی لازم است که نیاز به تعمیر و نگهداری هم دارند. هزینه این کار هم گران است و برای همین هنوز خیلی همه گیر نشده است.
فیلم زیر را ببینید:
تلویزیونی که یک سری از کارهای یک کامپیوتر را هم انجام می دهد یک تلوزیون هوشمند یا smart tv می باشد. در واقع از لحاظ سخت افزار به گونه ای طراحی شده است که قابلیت انعطاف از طریق نرم افزار را هم دارا باشد. مثلاٌ مرورگر اینترنتی داشته باشد تا بتوانید با آن گشت و گذاری هم در اینترنت بزنید ، از طریق بی سیم یا با کابل به شبکه متصل شوید.(برای استفاده اینترنت یا در یک شبکه سازمانی و یا اداری کوچک ) . استفاده از قابلیت هایی مثل نرم افزار اسکایپ البته به همراه وبکم روی تلوزیون هوشمند (چه بصورت نصب جداگانه یا تعبیه شده روی تلوزیون ) برای چت با دیگران شرکت در کنفرانس هایی چند نفره از راه دور و ....
پس وقتی کلمه هوشمندی برای وسیله ای دیجیتال رو بکار می برند یعنی در واقع یک پردازنده که همان قلب یک کامپیوتر است روی آن وجود دارد و قابلیت هایی فراتر به آن داده شده است .جالب تر اینکه وقتی این وسایل امکانات بیشتری دارند به هیچ وجه سنگین تر نمی شوند که حتی سبک تر از قبل هستند. این همان پیشرفت تکنولوژی و حرکت به سمت کوچک تر شدن و سبک تر شدن است.
مقایسه داخل یک تلویزیون جدید و یک تلویزیون قدیمی رو ببینید:
جدید:
کمی قدیمی :
خیلی قدیمی :(CRT)